جستجو کنید

پرورش حواس

پرورش مهارتهای حسی

برای اینکه کودک قادر به یادگیری مهارت‌های آموزشی باشد لازم است یاد بگیرد چگونه از حواس خود استفاده کند و بداند آنچه در محیط با آن رو برور می‌شود به وسیلة کدامیک از حواس خود باید آن را بشناسد و تشخیص دهد و علاوه بر این لازم است به وسیلة وسایل و روش‌های مختلف، تحریک‌پذیری حسی کودک را بالا ببریم و با ارائة محرک‌های مناسب و تکرار آن‌ها خاطره‌های حسی کودک را در ذهن او تقویت کنیم. یک کودک عادی این مسائل را تقریباً به طور غیرمستقیم (گاهی مستقیم) درک می‌کند و یاد می‌گیرد ولی برای یک کودک عقب ماندة ذهنی این «فرصت‌های درکی» را باید به کرات در محیط ایجاد نمود.
تذکر: این قسمت از برنامه به علت اینکه از نظر کودک جالب است و وسیله‌ای نیز برای آرامش محسوب می‌شود، (مثلاً ساکت نشستن و گوش به صداهای مختلف دادن، برای اینکه کودک باید در یک حالت آرام تمرکز حواس نماید) می‌تواند بین برنامه‌های مختلف و زمانی که احساس می‌شود کودک تا حدودی خسته شده اجرا شود.

پرورش حس شنوایی
در این قسمت باید در مرحلة اول کودک را با صداهای مختلف آشنا کرد (مرحلة ایجاد تجربه صدا) یعنی تا حد ممکن صداهای مختلف افراد (مرد، زن، کودک، صدای گریه، خنده و…)، حیوانات (حیوانات اهلی آشنا مثل خروس و… ناآشناتر مثل بره و … حیوانات وحشی)، صدای وسایط نقلیه (قطار، هواپیما، اتومبیل، موتور و …)، صدای طبیعت (باد، طوفان، صدای آب و …)، صدای اشیاء (به هم خوردن اشیاء و به زمین افتادن آن‌ها مثل فلز، چوب، شیشه و ..)، صدای بوق، ساعت، صدای آژیرهای مختلف را برای کودک ایجاد کرد که بشنود. بهترین راه در این مورد استفاده از نوارهای این اصوات است. آنچه را که باید دقت کرد این است که، صداها در این مرحله کاملاً واضح و به صورت تک‌صدایی ضبط و کل صدا پخش شود و پس از هر صدا از کودکان خواسته شود که بگویند صدا مربوط به چه بوده است، می‌توان تشخیص هر صدا را با یک ستاره یا لبخند تشویق کرد و در آخر بازی این ستاره‌ها و لبخندها را با مواد خوراکی عوض کرد. قابل ذکر است روشی که از کودک خواسته می‌شود اصوات را تقلید کند، به نظر نمی‌رسد روش مناسبی برای هدف ما که شناخت اصوات است (چون در آینده کودک باید صدا را تشخیص دهد نه اینکه بتواندآن را اجرا کند) باشد. به خصوص اینکه باید سعی شود حتماً صدا مربوط به صدای اصلی باشد (چیزی که در زندگی کودک با آن مواجه خواهد شد) نه تقلید آن.
پس از اینکه مدتی از برنامة تجربه صدا و شناخت آن گذشت و کودک توانست مقدار قابل توجهی از صداها را بشناسد (نام ببرد)، مرحله بعدی تشخیص موقعیت صداست، این قسمت خود شامل چند جزء است که بعضی از آن‌ها به قرار ذیل می‌باشند:
۱. تشخیص و شناسایی نوع صدا: از اهم ان تشخیص صدای افرادی است که کودک آن‌ها را می‌شناسد (مانند مربی، هم‌کلاسی‌ها، افراد خانواده، اقوام نزدیک، کارکنان مدرسه و …). در این مرحله نیز به دو طریق می‌توان عمل کرد: یکی اینکه به وسیلة نوار صدا را پخش کرد و از کودک خواست که آن را تشخیص دهد. دیگر اینکه چشم‌های کودک را بست و پس از صحبت فرد مربوطه از او خواست که فرد را بشناسد. این قسمت را می‌توان به دو طريق آسان و مشکل نمود (تغییر دشواری) یکی اینکه صدای مورد نظر را با چند صدای دیگر همراه کرد و دیگر اینکه در مراحل اول قسمت زیادتری از صدای فرد را پخش کرد و در مراحل بعد به تدریج از مقدار کاست.
۲- تشخیص ریتم صدا: عبارت است از صدای «بلند، کوتاه، یواش، تند، آرام» و …
۳-تشخیص حالت صدا: صدای کسی که خوشحال است، ناراحت است، ترسیده، عصبانی است، عجله دارد.
۴- تشخیص مکان صدا: صدا از چه فاصله‌ای است (نزدیک، دور، داخل اطاق، خارج آن و …) و صدا از کدام جهت است (جلو، عقب، راست، چپ).
مرحلة انجام عملی آن به وسیلة تعقیب یک صداست (مثلاً وقتی کودک به طرف هدف نزدیک می‌شود صدا بلندتر می‌شود و …) که قسمت آخر یک بازی جالب نیز است.
تذکر: در تمام موارد باید مهارت گرفتن صدا را با طفل تمرین کرد. علاوه بر تمرین‌های ذکر شده می‌توان در زمینه کلامی نیز تمرین کرد به این صورت که کودک را عادت داد که ما بین کلماتی که به گوش نسبتاً مشابه شنیده می‌شود تفاوت بگذارد مثل حسن و حسین، میز و تیز و …


پرورش حس بینایی

در این قسمت نیز مانند پرورش حس شنوایی باید امکان تجربه بینایی را هر چه بیشتر برای کودل فراهم آورد (به وسیلة قرار دادن اشیاء مختلف در اختیار او، گردش علمی بردن، گردش در محوطه‌های مختلف مثل حیاط مدرسه، کوچه اطراف مدرسه، فروشگاه و … و نمایش فیلم‌ها و نشان دادن تصاویر و …). در این مرحله نامیدن را می‌توان به صورت فرعی به کودک آموخت (چون نامیدن در بخش دیگری است).
پس از اینکه مدتی از برنامة تجربة بینایی (مشاهده) گذشت و طفل در این زمینه معلوماتی کسب کرد مرحلة تجربة بینایی را دشوارتر می‌کنیم که مرحلة تشخیص است و عبارت است از:
۱- تمیز دادن اشیاء (فقط از نظر شکل ظاهری): مثلاً تمیز لیوان از قوری یا استکان و… این قسمت را به وسیلة تصویر نیز می‌توان اجرا کرد که کودک تصاویر مختلف را «از هم و مشابه‌ها را در کنار هم» قرار دهد. (تاریکی و روشنایی را نیز در این قسمت قرار دهید؛ پرنور، کم‌نور، …).
۲- تفاوت رنگ: رنگ‌های مختلف را از هم جدا و مشابه را در کنار هم قرار دهد این قسمت را با افزایش تعداد رنگ‌ها و کاهش تفاوت رنگ‌ها می‌توانید مشکل‌تر کنید. در این قسمت می‌توان از تعدادی کارت رنگی استفاده کرد. (باید شکل آن‌ها یکی باشد).
۳- درک جزئیات: که کودک باید متوجه تغییرات دو شیء بشود از آسان به مشکل (مثلاً نداشتن دسته در یک پارچ و تغییر خطوط زمینه در یک شیء مثل خالدار و راه‌راه)، در اینجا نیز می‌توان از تصاویر استفاده کرد.
۴- درک بعد مسافت (دوری، نزدیکی، جلو، عقب، راست و چپ …): مثلاً در یک تصویر کودک محل‌ها را شناسایی کند و بگوید کدام چیز کجا قرار گرفته است.
۵- تشخیص و درک حالت و حرکات: از روی تصویر چهره و تصویر یک عمل بتواند بگوید چه وضعی وجود دارد (خوشحالی، راه رفتن، پریدن و …). در این مورد نیز می‌توان به صورت متنوع کودک را آموزش داد مثلاً تصویری را نشان داد و از هر یک از کودکان دربارة آن سؤال کرد و یا اینکه تصاویر مختلفی فراهم کرد و به طور مختلف (به اندازه توانایی کودک در عمل) در اختیار کودکان قرارداد که با آن‌ها کار کنند (جور کردن، جدا کردن، بیان کردن مشابه‌ها و متفاوت‌ها) و آموزگار ناظر بر فعالیت آن‌ها باشد. علامت زدن یا کپی کردن از تصاویر بر یک اساس مشخص (مثلاً رنگی را علامت بزنید، درازها را علامت بزنید، کوچک‌ها را علامت بزنید و …).
۶- درک اندازه: باید کمیت ظاهری را درک کنند و بیان کند مثل بزرگ، کوچک، دراز و کوتاه، کم، زیاد (مثل مشتی برنج یا، تعدادی مداد که نتواند بشمرد) «گنده، کلفت، باريک، بلند، پهن، چاق، لاغر، تنگ و گشاد» (روش مانند مطلب قبلی است).




پرورش حس بویایی

مانند دو حس دیگر ابتدا به افزایش تجربة حس بویایی کودک اقدام می‌کنیم. برای این کار مواد مختلف را در اختیار او قرار می‌دهیم که نزدیک بینی خود ببرد و نفس بکشد (در این کار باید دقت کافی به عمل آید که آسیبی متوجه کودک نباشد)، ابتدا بهتر است از مواد بی‌ضرر مثل گل و یا جامد و یکپارچه مثل صابون استفاده شود و سپس وقتی کودک توانست مهارت بو کردن را (با رعایت فاصله شیء با بینی و مقدار نفس کشیدن و …) به دست آورد از مواد دیگر استفاده می‌کنیم. ضمناً مواد خطرناک مانند نفت و غیره را باید بلافاصله پس از پایان کار از دسترس کودک دور کرد. مراحل آموزش می‌تواند به ترتیب ذیل باشد:
۱- تفهیم اینکه بو یعنی چه: در اینجا می‌توان از مواد کاملاً بی‌بو و بابو استفاده کرد و به طور متناوب به کودک داد که آن‌ها را بو کند و در موقع عمل به صورت شفاهی گفته شود مثلاً ببین کاغذ بو ندارد. گل بو دارد … تا اینکه وقتی شیء را در مقابل کودک قرار می‌دهید او بتواند بگوید بو دارد یا خیر.
۲- آشنایی با بوهای مختلف: در اینجا بهتر است ترتیب تجربه حسی طبیعی کودک را در ترتیب ارائه مواد در نظر بگیریم تا برنامه با سرعت بیشتری پیش برود. انواع مواد بویایی را می‌توان تقسیم کرد بر مواد خوراکی مثل میوه‌های مختلف، سبزیجات مختلف، و ادویه‌های مختلف، … ؛ بوهای موجود در طبیعت مثل گل‌ها، گیاهان و بوی دود و …؛ مواد بهداشتی مثل انواع صابون‌ها، عطرها، کرم‌ها و محلول‌های پاک‌کننده و ضدعفونی‌کننده …؛ مواد قابل احتراق مثل نفت و بنزین …؛ مواد تغییریافته مثل مواد فاسد شده، غذای سوخته، فاسد شده، تخم مرغ فاسد، سبزی و میوة فاسد شده و غیره.
مربی می‌تواند مواد مختلف را فراهم کند و در حالی‌که دانش‌آموزان به ترتیب پشت سر هم نشسته‌اند تک ‌تک بیایند آن‌ها را بو کنند. ابتدا مربی خود می‌گوید: مثلاً بوی گل، بوی پرتقال و … ولى در مراحل بعدی از کودک می‌خواهد که بگوید «بوی چیست؟» در اینکه کار مربی می‌تواند از کودکانی که در این حس پیشرفته‌ترند کمک بگیرد که آن‌ها کاری را که مربی انجام می‌دهد تکرار کنند.
۳- تشخیص نوع بو: در این قسمت کودک باید بتواند تشخیص دهد که بو مربوط به چیست. در این مرحله کودک بدون اینکه شیء را ببیند باید از رایحه آن، آن را تشخیص دهد. برای این کار می‌توان کودکان را در کلاس دور هم نشاند و مربی شیء مورد نظر را در پشت سرش نگه دارد (کودکان آن را نبینند) و از آن‌ها بپرسد که آیا بو را حس می‌کنند یا نه. اگر بله، بوی چیست؟ (هر کدام از مواد را از یکی بپرسد).
روش دیگر آن است که کودکان با چشم‌های بسته مواد مختلف را بو کنند و بگویند بوی چیست. در این بازی مانند آنچه در موارد دیگر گفته شد برای هر تشخیص جایزه‌ای داده شود.
۴- تشخیص کیفیت بو: عبارت از این است که کودک معلوم کند بو چگونه است؟ مراحل آموزش به ترتیب عبارتند از بوهای خوش و ناخوش، بوی تند و ملایم (بوی کم یا زیاد). در اینجا از کودل می‌خواهیم که با بو کردن مواد بگوید کیفیت آن چگونه است. توجه داشته باشید که ابتدا فاصله کیفی بوها با هم زیاد باشد و به تدریج فاصله آن را کم کنید چگونگی تفاوت آن برای کودک قابل درک باشد. مثلاً بوی گل سرخ و بوی سبزی فاسد شده یا بوی الکل و بوی مقداری گلاب در آب (تند و ملایم).
۵- تشخیص موقعیت مکانی بوها: در این قسمت کودک باید بتواند مکان و فاصله و جهت بو را تشخیص بدهد (دور، نزدیک، داخل اتاق و خارج، جلو، پشت سر و راست، چپ). برای این کار می‌توان بوی خاصی را (بو باید قابل تشخیص باشد) در موقعیت‌های ذکر شده به کودک ارائه داد و از او پرسید بو از کدام طرف می‌آید؟ کافی است کودک بگوید از آن طرف یا اشاره کند، در اینجا برای ایجاد مهارت بیشتر می‌توان از کودک خواست که به دنبال بو برود و آن را (ماده مورد نظر را) اجرا شود. (البته قابل ذکر است که تا حدودی این مهارت را کودکان دارند که به طرف بو یا صدا بروند ولی این کار کمک می‌کند که آن‌ها بدون خطاهای کمتری محل را پیدا کنند). در این قسمت نیز باید تنظیم موقعیت مکانی را از آسان به مشکل قرار داد (نزدیک، دور، روبرو، پشت سر، طرف راست و چپ و در هر کدام ابتدا با فاصلة نسبتاً کمی و و بعد از فاصله بیشتری).
پرورش حس چشایی
حس چشایی ابتدایی‌ترین وسیله برای امتحان محیط است. شاید دیده باشید که کودک انسان وقتی برای اولین بار چیزی غیر از غذای معمول او بدهند آن را بیرون می‌ریزد و یا مدتی در دهان نگه می‌دارد. همچنین کودکان خردسال اغلب آنچه را در اختیارشان قرار می‌دهند به دهان می‌برند بنابراین می‌توان گفت کودک تفاوت مزه‌ها و طعم‌ها را باید بشناسد (مگر حالت مرضی که فردی قادر به حس چشایی نباشد)، همان طور که عکس‌العمل‌های او نشان می‌دهند (وقتی چیز شیرینی می‌دهید حالت چهره‌اش با زمانی که یک خوراکی ترش می‌دهید فرق می‌کند). در اینجا فرد تفاوت را به شرطی که آن را بچشد حس می‌کند. بنابراین در واقع باید بیشتر روی اینکه مواد مختلف چگونه هستند کار کرد. یعنی ابتدا باید مواد مختلف از یک طعم (مثلاً برای ترشی: سرکه، آب لیمو، آلو، لواشک، …) را به او داد که بچشد و طعم آن را بگوید، سپس طعم دیگر را بچشد و بگوید و پس از آن دو طعم را به دنبال هم بچشد و بگوید. در اینجا باید در نظر داشت که تا وقتی اولین طعم را نتوانسته بگوید دومی را به او نمی‌دهیم و همچنین به همین صورت اگر دو طعم را جداگانه یاد نگرفته با هم ارائه نمی‌کنیم. ترتیب ارائة طعم‌ها می‌تواند به این صورت باشد: بی‌مزه (آب، چای و …) شیرین، شور، تلخ، تند، ترش، سوخته، فاسد شده (بی‌ضرر، مثلاً میوه سالم و ناسالم)، ادویه‌های مختلف، نوشابه‌ها و غذاهای مختلف و اگر میسر بود، غلیظ و رقیق. بعد از اینکه مرحله شناخت طعم‌ها و مزه‌ها حاصل شد (نامیدن) مرحلة بعدی این است که کودک یاد بگیرد چه چیزی چه مزه‌ای دارد؟ یعنی هر مزه‌ای مربوط به چیست؟ برای این کار حال برعکس عمل می‌کنیم (قبلاً مواد را می‌دادیم مزه آن را بگوید) حال از روی مزه و طعم باید بگوید ماده چیست؟ می‌توان چشم او را بست تا خوراکی را نبیند و فقط بچشد. وقتی کودک در این مرحله نیز پیشرفت کرد می‌توانیم به صورت دیگر عمل کنیم مثلاً تصاویری از خوراکی ها (میوه ها و سبزیجات، …) را به او نشان بدهیم تا بگوید چه مزه‌ای دارد. برای تمرین می‌توان تصاویر را در یک صفحه کپی کرد و در اختیار کودک گذاشت که مثلاً چیزهای شیرین را علامت بگذارد و … یا اینکه مواد مختلف (خود ماده یا تصوير) را به آن‌ها می‌دهیم که بگویند آن را با چه چیزی می‌خوریم (چای با شیرین.شکر) در این قسمت نیز باید توصیه کرد خانواده‌ها روی مواد و طعم آن‌ها به کودک خود آموزش دهند و سعی نمایند آنچه را او می‌خورد بگویند که چه طعمی دارد و ضمناً از او بپرسند (در قسمت غذا خوردن «استفاده از ادویه» کاملاً شرح داده شده است).


پرورش حس بساوایی (لامسه‌ای)

در اینجا کودک به وسیله لمس کردن باید بتواند اطلاعاتی از محیط به دست آورد. این اطلاعات و روش آموزش آن را می‌توان به قرار ذیل طرح‌ریزی نمود:
۱- شناسایی اشیاء: برای این کار باید اشیاء مختلف را (که کودک آن‌ها را می‌شناسد و می‌تواند نام ببرد) در اختیار کودک قرار داد که او با چشم‌های بسته آن‌ها را لمس کند و بگوید چيست. می‌توان به صورت بازی کودکی را انتخاب کرد و چشم‌های او را با یک چشم‌بند (یا پارچه) بست و اشیاء را روی میز جلوی او ریخت که یکی‌یکی بردارد، خوب لمس کند و بگوید چیست. وقتی درست گفت کودکان دیگر که ساکت نشسته و او را تماشا می‌کنند او را تشویق کنند و اگر درست نبود آن را یا گوشه قرار دهد و شیء دیگر را بردارد و به همان صورت عمل کند. وقتی بازی تمام شد کودک به اندازه اشیاء شناخته شده جایزه بگیرد و کودک دیگری را برای بازی انتخاب کند تا همة کودکان در بازی شرکت کنند. سطح دشواری بازی را مربی با توجه به توانایی کودک تنظیم می‌کند (تعداد اشیاء را تغییر می‌دهد). به جای بستن چشم می‌توان شیء را در لفافه‌هایی (پاکت یا پارچه) پیچید.
۲- شناسایی اجزاء اشیاء: در اینجا کودک به همان روش بالا باید اجزاء اشیاء را تشخیص دهد. مثلاً یک عروسک در اختیار او قرار دهند، تا اعضای مختلف آن را با چشم بسته لمس کند و تشخیص دهد. یا قسمت‌های مختلف یک ظرف (دسته، دهانه، ته و …) را.
۳- تشخیص کیفیت مواد: در اینجا باید چگونگی شیء یا ماده را کودک به وسیلة لمس کردن تشخیص دهد. لازم است کودک ابتدا با دیدن و لمس کردن این کیفیت را تشخیص دهد و سپس فقط به وسیله لمس کردن آن‌ها را شناسایی کند. بهتر است آموزش به ترتیب ذکر شده در زیر باشد:
رطوبت (خشکی- خیسی): با اسفنج، پارچه، کاغذ، زمین و چمن.
حرارت (سرد، گرم، ولرم): با استفاده از یخ، آب گرم (طوری نباشد که بسوزاند)، ظرف
سرد و گرم (مثلاً شیشه‌ای که داخل یخچال بوده و شیشه‌ای که آب گرم دارد) و …

مطالب مرتبط
دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *